*** شب نشین ***

جملاتی تکان دهنده تر از زمین لرزه های 8 ریشتری

*** شب نشین ***

جملاتی تکان دهنده تر از زمین لرزه های 8 ریشتری

اینو بفهم...

به بعضیها باید گفت:اگه تو روت خندیدم به خاطر این بود که نخواستم تو روت بالا بیارم...

اینو بفهم...



پدرم...

وقتی پشت سر پدرت از پله ها می آیی پایین و میبینی چقدر آهسته میره،میفهمی پیر شده...

وقتی صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده...

وقتی بعد از غذا یه مشت دارو میخوره ،میفهمی چقدر درد داره اما هیچی نمیگه...

وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های توست دلت میخواد بمیری...



حالا کجان؟!!...

ببینم اونایی که قبلا هی واسه هم می مردند الان کجان که برم واسشون فاتحه بخونم؟!!!...




بار...

بعضی ها یار نیستند بارند...وقتی میرن آدم احساس میکنه " سبک " شده!!!



به سلامتی خودمون...

به سلامتی خودمون که همیشه اونی شدیم که بقیه میخوان ولی هیچکس اونی نشد که ما میخواستیم...