*** شب نشین ***

جملاتی تکان دهنده تر از زمین لرزه های 8 ریشتری

*** شب نشین ***

جملاتی تکان دهنده تر از زمین لرزه های 8 ریشتری

گرگ...

بعضی ها تو این دنیا مثل گرگ می مونن...درست بشو هم نیستند...

چون گرگ رو از هر طرفی بنویسی...مـــــی دَرَد...


قمار...

بیا قمار کنیم...تو هیچ بودنت را وسط بگذار...من باز هم من بودنم را...



بعضی زخم ها...

بعضی زخم ها هست...که هر روز صبح ، باید روشون رو باز کنی ، نمک بپاشی...

تا یادت نره...دیگه سراغ بعضی آدم ها نباید رفت...



مجتبی نوشت: از ساعت 9 صبح تا 9 شب توی آموزشگاهم...شرمنده اگه بهتون سر نمیزنم...این روزا تنها چیزی که ندارم وقتهوقت کردم حتما میام پیشتون...


گاهی وقتها...

گاهی وقتها سکوت همان دروغ است...فقط شیک تر...مودبانه تر و با مسئولیت کمتر...



می فهمند...

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند...

معنی کور شدن را گره ها می فهمند...


سخت بالا بروی، ساده بیایی پایین...

قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند...


یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن...

چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند...


آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا...

مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند...


نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا...

قرن ها بعدی در آن کنگره ها میفهمند...


شب نشین...



1-کپی مطالب وبلاگ شب نشین بدون ذکر منبع ممنوع...

2- اکانت فیس بوووووووق  من: Mojtaba Max